میخواهم از تو بگویم
امشب، دستهایم نهایت ندارند میخواهند از تو بگویند و بنویسند؛ ولی چگونه؟
مگر میشود با این کلمات سربی و سرد بیروح، تو را توصیف کرد؟!
خدا کند دری به سمت کلمات باز شود تا بتوانم تو را بنویسم!
غواص خِرد به کُنهِ ذات تو پی نمیبرد، ولی:
«آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید»
علی، علی است؛
نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر.